امشب آسمان کوفه گرفته است و چشم بر صحنه ای می گشاید که شقی ترین انسان، با شمشیر عداوت و کینه، فَرق مبارک عدالت مجسم را می شکافد و عالمیان را عزادار شهادتش می کند، وامروز مسجد کوفه نالان و گریان است.
حضرت علی علیه السلام وارد مسجد شد و خفتگان همیشه در خواب و از جمله قاتلش را برای نماز بیدار کرد. شروع کرد به آخرین اذان ، از بام مسجد پایین آمد و به نماز ایستاد. هنوز سر از سجده بر نداشته بود که شمشیر ابن ملجم ملعون بر فرق مولا نشست. در آن لحظه حساس، دو صدا به گوش رسید:
یکی بین زمین و آسمان، جبرئیل امین (ع) بود که ندا سر داد :
«قُتِلَ ابْنُ عَمِّ الْمُصْطَفَیقُتِلَ الْوَصِیُّ
الْمُجْتَبَی قُتِلَ عَلِیٌّ الْمُرْتَضَی قَتَلَهُ اَشْقَی الْاَشْقِیَاءُ؛»
پسر عموی مصطفی (علی مرتضی ) کشته شد.
یکی بین زمین و آسمان، جبرئیل امین (ع) بود که ندا سر داد :
«قُتِلَ ابْنُ عَمِّ الْمُصْطَفَیقُتِلَ الْوَصِیُّ الْمُجْتَبَی قُتِلَ عَلِیٌّ الْمُرْتَضَی قَتَلَهُ اَشْقَیالْاَشْقِیَاءُ؛»
پسر عموی مصطفی (علی مرتضی ) کشته شد.
شنیدند که طبیب گفته فقط برای مولا شیر خوب است… یتیمان کوفه در خانه امیر المومنین(ع) با کاسه های شیر صف بستند…
ولی او قصد دیدار فاطمه(س) را کرده بود…
جهت دریافت با کیفیت اصلی بر روی تصویر زیر کلیک کنید
منبع: فرهنگ نیوز
نظرات شما عزیزان:
برچسبها: